شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

مردن.ن مردن . روز چهارم / موتور سواری با سگ ها و گرگ ها وشغال ها

رفتیم به مراد دهنده ، فضا برای ماندن مساعد نیست.

بامداد جمعه و پیشنهاد پدر این ست که برویم گوهر کنار ..

سوار موترسیکلت هستیم و من راننده ی بدون گواهینامه و مسلط!

هرجاده خاکی و آسفالتی که امکان داشت بین ساعت ۲ تا ۵ بامداد

بتوان با موتور سیکلت رفت را

رفتیم و از هوای خنک ملذوذ شدیم ..

و اعتماد به نفس ..

تورماه . روز بیست و هفتم / خوردن از انسانیت

فکر می کنی اینکه ضربه ای از پشت با یک شیشه شکسته ی نوشابه به سرِ آدم بخورد

آنهم در ساعت ۵ صبح در خواب آلودگی کامل ،برای مُردن بس نیست؟

امّا من نمردم.

نمردم و نگاهم را عوض کردم.

نمردم و فهمیدم که گفتگو و درست برخورد کردن چیز خوبی ست

امّا به شرطی که سلاح همراه آدم باشد

چون ممکن است طرف مقابل ، گفتگو بلد نباشد.

/از همه ی آنهایی که دو سه هفته از من دروغ شنیدند معذرت می خواهم!

برای زنده ماندن: شعر گیلکی . سایت کلوب . لاهیجان. مبارزه.

داغ

نمی دانم این باید یک سؤال پزشکی باشد یا روانشناختی!

امّا می پرسم:

چرا هروقت گرسنه هستم .. بسیار گرمم می شود ؟

برای آنها که کمی شاعرند

مهدی اخوان ثالث: من برای نوآوری اهمّیّت بسیار قائلم.

امّا نمی خواهم به بهای مدرنیست بودن،تروریست از کار دربیایم.

برای زنده ماندن: شعر گیلکی

ای گیلانیان

نتیجه ی ضعف مدیریت این می شود که

یک آدم دمدمی بیاید هرچه می تواند بگوید و برود

هنوز هم طلب کار باشد

تورماه . روز نهم / لیالستانی ها

در لیالستان هستم/

محسن بافکر هنوز هم چپ می زند و با فکر است

نرفته ام نزد او ..

قرار است روزی بیایم و دوستم مرا نزد او ببرد و خودش بیاید

چون او کسی را تحویل نمی گیرد..

امّا خواهم رفت حتما..

با دوچرخه رفته ام باز هم.. در خنک سایه ی درخت های اطراف مزارع نشسته ام

تا یاسر بیاید

در حالی که کانال آب عملا خشک است..

و بعداز خداحافظی اینکه: بئه لایجؤن امه ورجه . تأ نوخؤنیم!

و در جاده ، بوی چای درحال خشک شدن می آید.

 

برای زنده ماندن: بادبادک باز . خالد حسینی ( ترجمه مهدی غبرایی. نشر نیلوفر )

چای بهاره ی ۸۷. درد جسمی.

تورماه. روز هفتم

تا نیمه راه دریا.. با دوچرخه

یعنی تا انبارسر ( محل برخورد دو راه کیاشهر و چمخاله )

و بعد ترنج 

 

برای زنده ماندن: مبارزه ، کتاب ( انتری که لوطی اش مرده بود و چند داستان دیگر .

صادق چوبک. انتشارات نگاه )