شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

از مداد پروا کن..

به نوشتن. به نوشتن 

به زیاد نوشتن 

 

به فکر کردن و حرف زدن و نوشتن 

برگشتن! 

 

به.. صدای نوشتن می آید بر گشته ام!

بگو دوباره بمیرد

نه که نبودیم؟؟؟ 

  

خاک بر سرمان.. 

باید حتما فیلممان را می ساختند؟ 

 

حتما کتابمان را می نوشتند؟ 

 

خب .. درد این ست  

که فیلم و کتاب و فیلمکتاب را خیلی دوست دارید.. 

دوست دارید در آن فضا باشید.. 

دوست دارید.. هرچیز.. 

امّا اگر واقعی باشند چطور؟ 

باز هم ؟  

من که ندیده ام!! 

بنویس هر چرندی که معنی داشته باشد و به من بده

یک خرانه ی جدید می خواهم.. 

 

می خواهم انجام دهم یک خرانه ی جدید.. 

اصلن ربطی به غیره هایی که اینجا رار می بینید!!!!!!! ندارد! 

 

فقط نوشته ام .. که اگر کسی از دوستانم خواست ببیند و بداند و هم یادم نرود که کی این تصمیم را گرفتم 

 

کار جدیدم.. دقیقا مثل همیشه در رابطه با نوشتن است 

 

نوشته هایتان را می خواهم احمق.. ها!

دو درد بزرگ!

کاشت . داشت.  برداشت. 

 

آها منظورم همان برداشت بود 

 

شنیده ام یک درس هست که به آن می گویند برداشت 

 

و یکی هم هست که به آن می گویند عکاسی.. 

 

البته با مبلغی آرامش ما هردوی این ها را برایتان انجام می دهیم 

 

در آتلیه ی خیابانی مان. 

 

من و رفیقم!

به یاد پدرِ احساساتی

امّا مج اهد ین خ.ل.ق بیشتر از همه، اولین امام جمعه ی تهران را پدر می دانستند .

 

او روحیه ی انقلابی و رادیکال داشت و اولین گروهی که جذبشان شد و ازآنان حمایت کرد 

 مج اهد ین بودند . هیچ کدام از گروه های مسلمان به اندازه ی اینها رادیکال نبود. 

 

امّا تفکرات این گروه چیزی نبود که به جای امن و آبادی منتهی شود 

 

آیت الله پدر همه بود ..امّا تحت تأثیر قرار گرفته بود 

 همه درباره ی مج اهد ین اشتباه کرده بودند. 

 

حتّی پدر طالقانی.

نو نشد. امّا زمان را از زمین بیدار کرد

امّا شعر های سیاوش کسرایی بیشترشان 

با تمام شور حماسی که در خود دارند ،زیادی در نزدیکی عروض دور می زنند! 

 

و بسیاری هنوز در نو نیمایی جا نگرفته اند  

 

.. 

درست که نو نیمایی ، وزن دارد و قافیه ..امّا عروض نیست . 

 

با وجود مضامین امروزی و همچنین مورد علاقه ام  

وقتی می خوانم شعرهای کسرایی - این شاعر متعهد - را 

انگار در حال خواندن شعرهای معاصر پیش از نو نیمایی هستم! 

 

امّا سیاوش کسرایی از متعهّدترین شاعرانی ست که می شناسم  .

کاری به چیزی که به آن تعهّد داده است ندارم.. مهم ، تعهّد اوست. 

 

 

شهریور سرد . روز ششم / منافع؟

به بهانه ی دومین جشن نقاشی « به آفتابگردان سلام می کنم »  

و چیزهای دیگر در راستای برنامه هایی که داریم، من و آرمین به اداره ی ارشاد لاهیجان رفتیم. 

 

حدود یکربع از این اتاق به آن یکی .. که ، فکر می کردند قرار است برنامه هایشان را جایی چاپ کنیم و از آنها پول بگیریم..!!!! 

  

به هرحال .. گفتند هفته ی آینده آماده می شود و ....  

 

 

دوری در خمرکلا زدیم و بعدش ..