شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

مردن.ن مردن . روز چهارم / موتور سواری با سگ ها و گرگ ها وشغال ها

رفتیم به مراد دهنده ، فضا برای ماندن مساعد نیست.

بامداد جمعه و پیشنهاد پدر این ست که برویم گوهر کنار ..

سوار موترسیکلت هستیم و من راننده ی بدون گواهینامه و مسلط!

هرجاده خاکی و آسفالتی که امکان داشت بین ساعت ۲ تا ۵ بامداد

بتوان با موتور سیکلت رفت را

رفتیم و از هوای خنک ملذوذ شدیم ..

و اعتماد به نفس ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد