ولی میشه گفت رفتم ته..!
یعنی همون تهران که بهش میگن.. هرچی!
هر روز در علافی ..
یه سرم رفتم کرج
با عمو علیرضا ( شوهر خاله ی عزیز ) زدیم حرفو.. حسابی!
شنبه اومدم اینورا!