پر شده ام حدود ۱۰ روز پیش..
نمی توانم که عکس العمل عادی بروز دهم..
زده ام با مشتم
شیشه را شکسته ام و روی بند انگشت شصتم بریده..
و خون می آید
همانطور خون می آید و بند آمدن را نمی داند
فلج شده ام از ضعف
خونی که می رود
ناهار و صبحانه هم ..
بالخره بعد از حدود نیم ساعت ، بند می آید و چسب می زنم
و می روم ترنج
نگاه می کنم و می نویسم
می نویسم و می شنوم
و خوانم و می نویسم
و بعد کاظم می آید و می گوید..!
(-: