چهارشنبه ی گذشته نزدیک ظهر برخاستم و..
به دلایل خاص نمی خواستم لاهیجان باشم و چون جای دیگه ای نداشتم،
رفتم رشت..
رفتم یه سر خانه فرهنگ واسه برنامه ی اسفند که گفتن آماده نشده!
بعدش رفتم سر قرارام با مازیار و رفتیم یه جا نشستیم
و یه ذره صحبت و از این چیزا..
بعدش رفتیم خانه ی هنر پروین ، یه نمایشگاه نقاشی
که من حرفی ندارم درباره ش
تو راه برگشت علی رو دیدیم و .. خب.. حدود ۹:۱۵ لاهیجان بودم..
رفتم ترنج تنها و نوشتم و نوشتم!
//.. دوباره ممنونم از مازیار به خاطر هدیه ی بسیار قابل استفاده ش
و بیشتر به خاطر همراهی که بسیار نیازمندش بودم!