شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

تکرار می کنم/ غمِ تحلیلِ شعر نیست..

بزرگترین گند دوران تحصیلم

یا هرچیز دیگر که نامش را بگذارم

در امتحان سوّم رقم خورد

.. وقتی که نشستم سر جلسه .. همه از ذهنم پرید

حتّی خرپا که تنها چیزی بود که همیشه راحت حل می کردم!

و بعد از یه مدّت این زندگی و در عین حال درد بزرگ اومد..:

شعر!!

همین شد که ما ماندیم/ باز هم/ فقط با شعرمان ..

و برگه امتحانی که یک خط در آن نوشتم تنها!

در ۵شنبه.

مثل این روز که این همه در باره اش حرف زده ام!

 

 برای زنده ماندن: فقط بهمن!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد