شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

سه شنبه رفتم به ولایت دوست و همسایه، تهران ...!!

۴ شنبه - به قول دوستان- در یک حرکت بورژوایی

 رفتم پاساژ بی در و پیکر علاءالدین

و گوشی خریدم....

و بعد از ظهرش هم در وضع موجود دوست داشتنی پاساژ سپید

فلکه ی اول تهرانپارس قرار داشتم

با پسر عموم امین!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد