شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

فقط نگاه می کنم

ببین برادر!

خواهر جان..

فکر نمی کنم لازم باشد همه جا جار بزنم

تنهایی ام را ..

هر انسان با شعوری می تواند ببیند

از این همه

شعر هایم که

پر از من ، خود و خودم است..

نه؟

پس لازم نیست به همه بگویم..!

نظرات 1 + ارسال نظر
AmiN سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ب.ظ http://vargII.blogspot.com

روزهایی که که روزهای دادگاهی باشد و تو لازم نبینی که خودت را داد بزنی و بعد می‌بینی که همیشه خودت را داد زده‌ای و اصلن کسی نشنیده و اگر هم شنیده، نشنیده گذاشته و بعد تو هم دیگر دلیلی نبینی که توضیح بیشتری دهی و اصلن همان داد زدن را هم اضافه بدانی و همین‌طور حکم صادر شود و تو محکوم شوی. محکوم به چی؟ چه می‌دانم. شاید به زندگی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد