شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

جوشش

بعد از ناهار رفتم رشت...!!!!!

پدر گفت : درس رو ول کردی و فقط چسبیدی به رشت ..

..

به هر حال توی هتل کادوس و پشت به سروصدای ناشی از تماشاگران ورزشگاه عضدی

 که برای صعود پگاه ، همه جور کار قانونی و غیر قانونی کردن..

یه کمی صحبت کردیم برای راه اندازی سایتی درباره ی ...

من ساعت ۶:۳۰ رسیدم لاهیجان...

 -----------------------------------

صبح هم میلاد رسیده بود و رفتیم تقدّم کردیم در هوای جذاب شهر من..

------------------------------------

غروب هم با میلاد پس از مدّت ها رفتیم پاکویه و قلیان کردیم!!!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد