شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

هنوزم زمستان

صبح ما شده ساعت ۱۲..

چه میشه کرد .. وقتی همه ی کلاسا بعداز ظهر باشه.

رفتم دانشگاه.. آزمایشگاه فیزیک حرارت

وای چه کار طاقت فرسا و دقیقی ، انحراف ۶ درجه ای نخ آونگ برای نوسان

و اندازه گیری دوره ی تناوب!!

بعدش رفتم رشت .. با امین رفتیم جلسه داستان خوانی..

من با عدم اعتماد به نفس کامل

اولین نفری بودم که داستان خوندم!!!!

۹:۳۰ رسیدیم لاهیجان.. و بالاخره بانک ملّت ، کارت بانک صادراتو قبول کرد و من

پولدار می شوم!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد