صبح که از خواب بیدار می شویم( در تهران هستیم)
با کلی عذاب وجدان پسر عمو و دختر عموها را تنها می گذاریم
و سوار ماشین مردم می شویم تا به قرارمان در نمایشگاه با میلاد برسیم
تمام سالن های ناشران عمومی را...
ساعت ۶:۳۰ در ترمینال غرب هستیم
داریم میریزیم!
به خاطر بی پولی از خیر تعاونی ۷ می گذریم
و با گیتی پیما می رویم
( و من همچنان مشکوک به این قیمت!)
....
وسط راه مجبوریم اتوبوس را عوض کنیم
وقتی به لاهیجان می رسیم به این فکر می کنیم
که در این مُلک این تنها یکی از کوچکترین مشکلات اهل فرهنگ است
.....!