شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

زیبا ترین روزانه ها آنهایی هستند که از احساس تهی باشند

این مهمترین نکته برای کسی ست که می خواهد روزانه بنویسد!

 

چه چهار شنبه ی جالبی است!

چقدر خوب است آدم حرفش را رک بزند و مثل بقیه ترسو نباشد!

صبح ما در کلاس حرفمان را مستقیم به خانم استد می زنیم

و او احساس می کند میتواند تمام مشکلات کلاس های خود را بر سر ما خالی کند!

 

امّا نمی تونست!

ناراحت شدم واسه ش بیچاره!

همین  ! من که با این چیزا مشکلی ندارم!

بعد از ظهر م که یک ساعت کلاس ریاضی بعدش

لاهیجان چهلم عزیز !

از رشت تا لاهیجان

و تموم شدن ترحیم و همه چی بیش از ۱۰ نفر به من گفتن 

 

 ... می خواد تورو ببینه.

بله می بینیمش!

تا شب بد نبود اوضاع !

جمع خانوادگی و خاطرات عزیزان!!

با برنامه گی

 

 

مسلّماً ما این جا را برای منظور عام المنفعه افتتاح نکرده ایم!

 

اگر برای عام، منفعتی هم داشت ، که چه بهتر.

 

شاید در آینده ی دور یا نزدیک اینجا را حذف کنیم

 

ما اینجا حرف می زنیم و روزمرّه گی های زندگی خود را می نویسیم

 

برای این که نثرمان قوی شود!

 

اینجا هیچ قطعه ی ادبی نوشته نمی شود!

 

هیچ کس در اینجا نه شعری می نویسد نه می خواندو نه می شنود

 

حتّی شخصیّت های موجود  هم  اجازه ندارند که شعری بخوانند

 

 

برای این که انگیزه ای داشته باشیم که حافظه مان را تقویت کنیم

 

و ... همین ! تمام.

 

 

اگر چیز دیگری می خواهید هم، ما این کنار

 

تمام لینک هایی را که در کلّیه ی وبلاگ هایمان وجود دارد( به اضافه ی چیز های دیگر)

 

 قرار داده ایم

 

اگر بخواهید به چیز های خوبی می رسید!